خانه
عناوین مطالب
تماس با من
آرامش نقره ای
ادبی
آرامش نقره ای
ادبی
دستهها
داستان
7
شعر
6
متن ادبی
2
دلنوشته
1
ابر برجسب
شعر
بی پاسخ سهراب سپهری
جدیدترین یادداشتها
همه
بهار
بی تو
بی پاسخ
هر وقت زانو را بغل کردی..یعنی تو هم با عشق درگیری
پرکن پیاله را
خاموش شدیم
اشتباه فرشتگان
سیب
چه می دانستم
کارت پستال 1
بایگانی
فروردین 1394
3
مرداد 1393
1
اردیبهشت 1393
1
فروردین 1393
2
اسفند 1392
9
بهمن 1392
1
دی 1392
1
آذر 1392
1
مهر 1392
1
شهریور 1392
1
اردیبهشت 1392
1
فروردین 1392
1
اسفند 1391
5
بهمن 1391
1
جستجو
آمار : 3677 بازدید
Powered by Blogsky
خاموش شدیم
خاموش شدیم و چیزی نگفتیم
مردم سکوت ما را عیب دانستند
سخن گفتیم لیک گفتند:
بسیار سخن میگویید
باز خاموش شدیم و چیزی نگفتیم
گفتند: با سکوت می فریبند
سخن گفتیم و پنداشتند
ما نیرنگ داریم...
خاموش شدیم از : جبران خلیل جبران ـ کتاب من سرود است
z
سهشنبه 19 فروردین 1393 ساعت 14:27
0 نظر
اشتباه فرشتگان
درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده میشود.
پس از اندک زمانی داد شیطان در می آید و رو به فرشتگان می کند و می گوید :
جاسوس می فرستید به جهنم!؟
از روزی که این ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و
جهنمیان را هدایت می کند و...
حال سخن درویشی که به جهنم رفته بود این چنین است: با چنان عشقی زندگی کن که حتی
بنا به تصادف اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.
منبع : مجله آنلاین جوان
z
سهشنبه 19 فروردین 1393 ساعت 14:20
0 نظر